بیست سال از زمان پخش سریال «قصههای تا به تا» میگذرد.
همان قصه معروف با یک شخصیت عجیب و با شمایلی تازه که به سرعت جای خود را در میان خانوادهها، کودکان، پدران و مادران باز کرد. همان عروسکی که ابتدا تلفظ نامش هم سخت بود. "زی زی گولو آسی پاسی دراکوتا تا به تا"...
ما میدانستیم او متعلق به دنیای دیگر است. دنیایی شیرین که از دل قصهها و کتابها شکل گرفته، اما این رویا برای بینندگان قصه سرشار از حرفها و تجربههای تازه بود. زی زی گولو هر محالی را ممکن می ساخت و آرزوی هر کودکی را برآورده میکرد و ما دل به قصهها و حرفهای او میسپردیم و در دنیای خیال انگیز داستان ها رها میشدیم..
حالا بعد از سالها پای حرفهای آزاده پورمختار، صداپیشه این عروسک نشستیم و با خاطراتش همراه شدیم. کسی که با صدای دلنشینش خاطرات ما از این قصه را رنگی دگر بخشید..
دنیای قصه های عروسکی، دنیایی به رنگ خیال و رویاست. برای جان بخشیدن بر پیکر بی جان عروسک باید در این دنیا غرق شوی تا از دل آن شخصیت و داستان جدیدی خلق شود. زی زی گلو برای شما چه گونه جان گرفت؟
داستان زندگی این عروسک دوست داشتنی به سالها قبل بر میگردد. خانم برومند تصمیم گرفت عروسکی خلق کند که از دل کتاب به دنیا بیاید و ویژگیهای خاصی داشته باشد. بعد از برگزاری جلسات متعدد به نتایجی رسیدیم وکم کم قصههای تابهتا نوشته شد. طبیعتا بعد از نوشتن قصه ایدههایی برای ساخت عروسک وجود داشت. اما من به شخصه ساعتها در خانه با همان عروسکهایی ابتدایی صحبت کردم و شعر خواندم و.. تا به این تنوع صدا و گویش برای زی زی گلو رسیدم.
قصههای تابهتا ویژگیهای مهمی دارد. زی زی گولو اهل مطالعه کتاب است و معمولا کتابی در دست دارد، اهل طبیعت و احترام به زمین است و گاها در حال فکر کردن به اشتباهات رفتاری خود است. ظاهرا تیم شما برای ساخت یک مجموعه عروسکی دغدغههای مهمی داشته..
اصولا نسل ما این دغدغه را داشت. دغدغه تربیت نسل آینده. مرضیه برومند در تمام ساختههایش نگاه جدی و مثبتی به این مسایل دارد. زمان ساخت زی زی گولو بحث همیشگی ما همین بود. آن روزها اکثر عروسکها شیطان و خرابکار بودند که معمولا تنبیه میشدند اما ما تصمیم گرفتیم عروسکی خلق کنیم که نمونه بدی برای بچهها نباشد، مودب باشد، درست حرف بزند و اگر شیطنتی هم دارد شیرین باشد. تمام تلاش ما این بود عروسک با فرهنگی خلق کنیم و تصور میکنم موفق شدیم.
اما سالها بعد در تولیدات تلوزیونی این حساسیت کمرنگتر شد ..
واقعیت این است سالهایی که کار میکردیم تلاشمان بر این بود اگر عروسکی غلط حرف میزند یا از اصطلاحات اشتباه استفاده میکند حتما آن را تصحیح کنیم. اما این روزها با کمال تاسف گوینده برنامه یا مجری برنامههای کودک که الگوی کودکان است غلط صحبت میکند. واژگان درست را نمیشناسد. خب چه توقعی داریم؟؟ یادم است دوستی که در زمان ما مجری بود و کلمهای را اشتباه تلفظ میکرد. بسیار با او بحث می کردیم که نباید از واژه غلط استفاده کنی چون بچهها یاد میگیرند. برای ما درست حرف زدن، درست نگاه کردن و درست رفتار کردن بچه ها مهم بود.
در کارهای ما مثل "هادی و هدی"، "مدرسه موشها" و "خونه مادربزرگه" این مسایل رعایت میشد و معتقد بودیم برنامه عروسکی باید به طور غیر مستقیم بار آموزشی داشته باشد اما الان این توجهات کم رنگ شده و مهم تر اینکه تولیدات تلویزیونی و عروسکی هم خیلی کم شده است. اکثرا برنامهها پخش زنده است، عروسکی در برنامه حضور دارد که حرفهای بیدلیل میزند و میرود، همین. بدون کمترین فکر و اندیشهای..
ظاهرا برای گروه شما نکته مهم دیگری هم وجود داش و آن آیندهنگری در کار بود. به این معنی که اگر این مجموعه قرار است ده سال دیگر دوباره پخش شود بابت تکرار و دیدن این مجموعه شرمنده نباشیم..
بله.. کاملا.. همه ما این فکر را داشتیم من در دانشگاه و برای دانشجویان همیشه میگویم کارهایی را نتخاب کنید که بعدا پشیمان نباشید شاید کارهایی هم بوده که برای ما راضی کننده نبوده اما تیم ما همیشه سعی کرده به آینده کار فکر کند و احساس شرمندگی نکند. این روزها این نگاه خیلی وجود ندارد و تولیدات عروسکی هم چنگی به دل نمی زند.
با وجود تجریاتی که در عرصه کار عروسکی دارید ، زی زی گولو برای شما عروسکی خاص بود یا همانند بقیه کارها دورهای با شما همراه بود و بعد تمام شد؟
زی زی گولو جز کارهای خاص برای من است. در زمان پخش، کار خلاقانه و جدیدی بود. شخصیتی بود که نمیدانستی دختر بود یا پسر، آدم است یا حیوان. هیچ چیزش مشخص نبود اما برای من پارهای از تنم بود. انس و الفتی که با زی زی گلو داشتم برای همه جالب بود.
هنوز به این عروسک فکر میکنید؟ اگر در این سالها زی زی گولو ساخته می شد چه ویژگیهایی داشت؟
بیست سال از این کار گذشته و حالا او جزیی از خاطرات من شده است. هر بار که این مجموعه را میبینم فکر میکنم میتوانستم بیشتر برایش انرژی بگذارم. به هر حال او جزیی از من بود اما فکر میکنم اگر الان ساخته میشد صد در صد متفاوت شده بود. نسل بچهها و دنیای کودکان امروز تغییر کرده و به نظرم زی زی گولو هم از این تغییرات مستثنی نیست .
ظاهرا شما صدای زی زی گولو را از صدای دخترتان وام گرفتهاید..
(می خندد). .بله دختر بزرگم صدای ظریفی داشت و زمان تمرین با عروسک همراه من شعر میخواند. با تغییراتی از صدایش الهام گرفتم و به صدای زی زی گولو رسیدم. البته در تمام کارهای عروسکی که صحبت کردم از شخصیت های واقعی الهام گرفتم یعنی مثلا برای عروسک نوک سیاه در خونه مادربزرگه از صدای یک دختر بچه استفاده کردم یا در مجموعه هادی و هدی صدای مادربزرگم را وارد کار کردم. معمو لا در صداپیشگی الگوی واقعی دارم.
تا جایی که می دانم فرزندان شما هم وارد کار عروسکی شدهاند. ظاهرا عروسکها نقش به سزایی در زندگی شما دارند؟
بله. خیلی زیاد.. همه جا همراه ما هستند. دختر دومم دانشجوی رشته نمایش عروسکی است و چندین کار کارگردانی کرده. در شهر موشهای 2 هم به جای شخصیت کپلک صحبت میکرد که خیلی طرفدار پیدا کرده بود.
در این سالها بارها با خانم برومند همکاری کردهاید. تجربه کار با ایشان شیرین است؟
زی زی گولو برای من مملو از خاطرات شیرین و فراموش ناشدنی است. لوکیشن ما در یک خانه بود و هفت ماه در کنار هم زندگی کردیم. خاطرم هست آن خانه حیاط خشک و بی برگ و باری داشت و با اصرار و پیگیری خانم برومند حیاط گل کاری شد، درخت کاشته شد و کار به جایی رسید که بعضی قسمتها را در همان حیاط ضبط کردیم. آنقدر زیبا شده بود که هر روز با دنیایی انرژی به آن خانه میرفتیم.
کار با مرضیه برومند دارای فضایی دوستانه و شاد و برای همه ما شیرین است. مثل یک خانواده کنار هم هستیم و در عین کار کردن زندگی میکنیم. البته چون خانم برومند وسواس و تمیز است لوکیشنهای ما همیشه در زیبایی و تمیزی بهترین نمره را دارد.
این روزها درگیر کارهای عروسکی هستید؟
نه... دوران خوش بازنشستگی را طی میکنم و درگیر کار عروسکی نیستم. دو سال پیش داور جشنواره عروسکی بودم اما الان در خانه و در حال رسیدگی به امور شخصی هستم. با خاطراتم و عروسکهایی که جان دادم زندگی میکنم. مثل همین زی زی گولو که برایش مادری کردم و او را همچون فرزند دوست می دارم.
*مصاحبهکننده: غزل نهانی برای وبسایت آیفیلم (دی ۱۳۹۶)